کد مطلب:150224 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:218

بازگشت جامعه به سیره ی نبی
هر اندازه مسلمانان از عصر پیامبر صلی الله علیه و آله دور می شدند خوی و خصلت های مسلمانی را بیشتر فراموش می كردند و سیرت های طاغوتی و گروه سازی ها و فخرفروشی ها بیشتر سر برمی كشید، و كدام سیرت بود جز حكمت خونین حسین علیه السلام كه هشدارباش و برگشتی باشد به سوی ودیعه الهی یعنی اسلام كه در جامعه بی رنگ شده بود.

بعد از كربلا سراسر نظام جامعه اسلامی مسئله دار شد و نتوانست به همان شكل به زندگی خود ادامه دهد. به عنوان نمونه: شما می بینید كه تمام قاتلان حضرت، هم پشیمان شدند، و هم كشته شدند. پس یعنی تمام مكر دشمن وارونه شد و به خودش برگشت. نمونه دیگر این كه، یزید گفت: خدا عبیدالله را بكشد، ما به او نگفته بودیم كه حسین را بكشد. این یك جمله نیست، این ویران شدن تمام هویت نظام سیاسی دشمن است. و در طرف مقابل، فرهنگ حسین علیه السلام و پیروان این مكتب هیچ گاه شكست پذیر نیستند.

در سال 1340 شاه می خواست انجمن های ایالتی - ولایتی را تبلیغ كند.


امام خمینی قدس سره نهضت خودشان را شروع كردند و چند ماه بعد شاه مجبور شد این لایحه را پس بگیرد. بعد در سال 43 كاپیتولاسیون را شاه به مجلس برد و تصویب شد. امام اعتراض كرد. امام را تبعید كردند ولی مدتی نگذشت كه آنها لایحه را پس گرفتند. بعد در سال 57 مقاله ی رشیدی مطلق را نوشتند، ملت بر اساس فرهنگ حسینی مقابله كرد بعد شاه به عنوان عذرخواهی گفت: صدای انقلاب تان را شنیدم. همه این حادثه ها یك نكته را به ما می گوید كه مگر می شود كسی به روش حسینی با دشمن بجنگد و شكست بخورد؟ امام خمینی قدس سره زندان رفتند و تبعید شدند ولی شكست نخوردند. شما شكست دشمن را به اندازه متوقف شدن طمع دشمن ببینید. اگر دشمن به اهدافش نرسید، این را می گویند شكست. مردن كه امری طبیعی است.

امام حسین علیه السلام نگذاشتند اشرافیتی كه داشت اسلام را می بلعید با چهره ای شرافتمندانه بماند. بی شرافت ترین افراد كسانی شدند كه فرهنگ معاویه را تحمل كردند. نمونه اش ذلت عبدالله بن عمر بود كه دیدید با حجاج چگونه بیعت كرد. كجا رفت آن شرافت های دروغین؟ بعد از حسین علیه السلام همه آنها فروریخت و شرافت حكمت حسینی و اسرای كربلا نمایان شد.